جونقان معرب و محرف کلمه ی گونه گان می باشد . گونه روی چهره را گویند که امروزه به اشتباه آن را لپ می نامند ، جایی که نمای صورت را نشان می دهد و سرخ بودن آن خبر از سلامتی و تندرستی فرد را می دهد ، کودکان همیشه دارای گونه ی پرخون هستند و حتی بانوان نیز به طور مصنوعی چهره ی خود را گلگون می کنند . شهر ما نیز بخاطر اینکه ملکی پر ارزش و دارای زمینهای کشاورزی مرغوب و چشمه های آب فراوان بوده و ارزش هر سرزمینی در ازمنه کهن به ویژه از زمان پادشاهی کیومرث کی بر اساس کشاورزی قرار داده شده ، آن را گونه گان یعنی بهترین و والاترین و مقدس ترین سرزمین نام گذاری کرده اند. گان در زبان پهلوی معنی جا و مکان می دهد ، در زبانهای محلی در لری به آن گینه کون و به زبان ترکی گون کان می گویند که هر دو اسم از همان گونه گان گرفته شده است.
سرزمین اهورایی ما همچون تنه ی درختی کهن و ریشه دار است که هر شاخه ی آن خود القاب و خصوصیات خاص خود را دارد .خصوصیات مهم گونه گان بالغ بر دوازده لقب برجسته و معروف می باشد که به تفصیل در مورد هر کدام از آنها در چند مبحث توضیح خواهیم داد.
سرزمین ایزدی (ایزد آفرید) بخاطر خصوصیات عالی و جایگاه مهم و ارزشمندی که خداوند به ودیعه در این سرزمین گذاشته است .
سرزمین کیگاه ( مرکز جغرافیایی استان) کی کلمه ی پهلوی است که معنی ریشه ، پایه و بن می دهد ، گونه گان به علت اینکه در مرکز سرزمین پارسوماش قرار دارد و قلب این استان می باشد و از لحاظ طبیعی و منابع کشاورزی و انسانی همیشه پایه و ریشه پارسوماش بوده است که به کیگاه معروف نیز شده است.
سرزمین سپنتا ( مقدس) سرزمینی عالی که صاحب نیکی یها و درستی و پاکی است و همچنان که از خورشید نور و سپیدی به همه جا ساطع می شود از این سرزمین پاکی و درستی متبلور می شود . همه چیز آن افزون بر همه ی سرزمین هاست طوری که می گویند در زمین آن از هر تخم 70 تخم بر می خواست و از هکتار 70 من گندم.
«سرزمین لاله های سرخ»
سرزمین گونه گان با توجه به شرایط اقلیمی به طور طبیعی محل رویش گلی به نام لاله ی سرخ می باشد که نام آن هم در زبان پهلوی لاله سرخ آمده است . و این موهبتی است که یزدان پاک همچون سایر نعمتهای خدادادی به این سرزمین بخشیده است . در ازمنه کهن و دورانی که رحمت باران فراوان بود این گل بسیار زیبا به وفور در این خاک زر خیز می روید و چون در این عصر خشک سالی بروز کرده این گل از رویش بازمانده ، ولی همچنان ریشه های آن در عمق خاک باقی است به طوری که در بهار 1383 که باران زیادی بارید ، همه جای شهرمان چه درون زمین های زراعی و چه کوهها و بیشه زارها همچون فرشی گلگون زیبا و دلنشین گشت ، به حدی این زیبایی بود که تلویزیون نیز هم تصاویری از آن را نشان داد.
«سرزمین شاهی»
گونه گان ملکی که از مرغوب ترین زمین های کشاورزی ، متنوع ترین گیاهان از گیاهان دارویی و خوراکی گرفته تا صنعتی ، بکرترین کوهها ، گسترده ترین مراتع برای چرای اسبان از چشمه انوشا (سالی) تا نزدیک ده چشمه برخورداربود . چنانکه گویند گندمش چون نخود قرمز دانه درشت بود و در همه جا مشهور و زبانزد . در گذشته ی نه چندان دور در سنه ی 40 شمسی چنان محصول گندمش پربار بود که به مسکو پایتخت شوروی هم رسید ، چنین ملکی به خاطر برخورداری از این نعمات همیشه ایام مدنظر پادشاهان و خسروان بود به سرزمین شاهی معروف بوده است.
«سرزمین گنج های نهفته »(پنهان)
در ازمنه کهن راه ابریشم که از سرزمین چین آغاز و پس از عبور از ایران به قسطنطنیه می رسید ، در ایران از اسپادانا (اصفهان) عبور می کرد گفتیم که دژپارت راه شاهی راهی میانه بود که از شوش آغاز و پس از عبور از گونه گان به اسپادانا می رسید ، مسافران و بازرگانان بسیاری از این راه مهم برای عبور استفاده می کردند . راهی که استحکاماتی بسیاری برای استراحت و زودودن خستگی داشت . در این راه مسافران گاهی با خطر بیماری ، راهزنی و سیل مواجه می شدند و مجبور می شدند اشیاء قیمتی و سکه های طلا و نقره خود را در این سرزمین پنهان کنند و بخاطر همین به آن سرزمین گنج های نهفته گفته اند.
«سرزمین ریگان»
سرزمینی که مانند ری است ، جایگاه خیر و برکت ، هر که در آن کشت می کرد چندین برابر برمی داشت ، از هر هکتار 70 تن. چنانکه گویند گندم و جو آن می تواند جوابگوی جمعیتی کشوری باشد . در زمان مشروطه هم مایحتاج اردوی سواران بختیاری از جونقان تامین شد.
سرزمین مینو چهرگرد (مینوش گرد)
ملکی چون بهشت ، مانند قلبی پرخروش را گویند که عقل و فکر انسان را نوازش می کند و با دیدنش روح صیقل و آدمی جانی دوباره می گیرد، و از نظر علم ریخت شناسی دورنمایی عالی دارد که از فراز جهانبین قابل مشاهده می باشد.
سرزمین جاویدان مینویی
جاویدان کلمه پهلوی است یعنی همیشگی و مینو به معنای باغ و بهشت ، هر چهار فصل این سرزمین نمای خودش را دارد و چون نگینی بر انگشتری در حال خودنمایی است و گونه گان نگین پارسوماش
سرزمین لند و آب (چشمه ساران)
لند کلمه پهلوی به معنای تخت و دشت می باشد ، گونه گان به سبب بارش عالی ، موقعیت چشمه سارهای همیشه جاری ، رودهای پر خروش ، سرزمینی برجستا یا برجسته لند بوده که چون لندیت آفتاب که نورانی و درخشندگی است برجستگی و لندیت آن سر سبزی و زندگی بوده است .
«سرزمین فرهی ایزدی»
در زبان پهلوی ایزد به معنی خداوند و فره جایی را گویند که مورد لطف خداوند قرار گرفته است ، به طور کلی معنی سرزمین الهی می دهد ، مکانی که مورد الطاف خداوندی بوده و ری و برکتش و کشاورزیش به عنوان عالی ترین نماد خداوند که در ازمنه کهن ، همیشه ایام پربرکت و پر محصول بوده است.
«سرزمین مزگرد( مزگت ) ایزدی»
مزگرد در دین زرتشت و زبان پهلوی به معنی مسجد است که اگر از لحاظ ریخت شناسی ( مورفولوژی) و هندسه فضایی به کل سرزمین گونه گان نگاه کنیم آن را خداوند مسجدی بزرگ آفریده است ، جایگاهی که دیوارهای بسته مسجد (کوههای اطراف) و فضای مسجد ( دشت گونه گان ) و آسمان زیبای آن سقف اش ، آسمانی که درخشش ستارگان در آن بی نظیر بوده و شبیه مسجدی بزرگ نورانیت و جلوه ی روحانی خاصی داشته و دارد.